نی نی طلا

حالا دیگه خوش میگذرهههههههه

سلاممممممم فقط اومدم یه خبر خوش بدمو برمممم بلاخره خاله مریمم باهامون میاد ومن خییییییییییییییلی خوشحالم حالا دیگه این مسافرت بهم میچسبه حسااااابی ............خب دیگه باید زود برممممم سفره بچینم به خودم برسم وسایلمو جمع کنم وای که چقدر سرم شلوغه   امیدوارم هر کی هر آرزویی داره تو سال ۹۰ بهش برسه آمییییینننننننننننن ...........باییییییییییییی ...
29 اسفند 1389

خوشحالم اماااااااا!!!!!!!!!

خوشحالم به خاطر اینکه سال نو داره میاد و فقط یه روز دیگه باید منتظر رسیدنش باشیم منم همه ی کارامو کردم ومیخواستم بعد از تموم شدن کارام وسیله هامو برای رفتن به شیراز جمع کنم تا بلافاصله بعد  تحویل سال راه بیافتیم اما الان............. ۲ ساعت پیش خاله مریم زنگ زدو گفت شاید نتونن باهامون بیان چون پسرش نمیتونه مرخصی بگیره واونام نمیتونن تنهاش بزارن ولی گفت به احتمال خیلی کم شاید فردا بره صحبت کنه و بتونن بیان اما من دیگه از حس و حال افتادم .درسته که بقیه هستن و میان ولی دوست داشتم هممه با هم بریم البته خاله خودشم خیلی ناراحت بود.........ولی من بهش دلداری دادم گفتم انشاالله که درست میشه و باهامون میان نی نی جونم دعا کن که اونام باهامون ...
29 اسفند 1389

سر درد مامانی

سلام عزیزم بلاخره منم خریدای عیدمو کردم و تموم شدددددددد ایشاالله سال دیگه با هم بریم خرید  خلاصه جمعه خریدام تموم شد گفتم بهتر برم آرایشگاه یه تغییری به موهام بدم برای شنبه که دیروز باشه نوبت داشتم چشمت روز بد نبینه مامانی میخواستم موهامو فر کنم البته کردمااا.وقتی شروع کرد موهامو بپیچه سرم کم کم شروع کرد به درد گرفتن آخه موهامو خیلی میکشید منم هی تحمل کردم هی تحمل کردم هی هیچی نگفتم ولی دیدم نه بعد یه ربع که کار پیچیدن تموم شد سر درد عجیبی گرفتم کم کم زدم زیر گریه آخه واقعا غیر قابل تحمل بود خلاصه خیلی گریه کردم ولی حتما باید تا ۱ ساعت این دردو تحمل میکردم تا موهام خوشگل شه که یه ساعت شد و من همچنان سر درد داشتم بعد یه ساعت خانم آرای...
28 اسفند 1389

روزای آخر سال

امروز روز خوبی برام بود آخه یکی از دوستای نینی سایتی اومده بود خونمون خیلی خوشحالم از اینکه تونستم ببینمش .....کم کم سال داره تموم میشه و به سال جدید نزدیک میشیم من عااااااشقه این روزای آخر سالم که همه درگیر خرید شستن و رفتنن ....امروزم هوا کاملا بهاری بود یکمی هم گرم شده بود ولی در کل هوا هوای دم عید بود منم کلی سر حال شدم اول صبحی با دیدن هوای آفتابی آخه چند روزی بود همش بارونی بود خب....یکمی هم از کارام مونده که باید امشب وقتی بابایی رفت باشگاه تمومش کنم البته اگه حسش بیاد امشب بابایی برام کلی سر رسید جدید آورد منم مثه همیشه گشتم ببینم تو سال جدید چه روزایی تعطیلی داریم تا برای گشت و گذار برنامه ریزی کنم بقول بابات که من شکار تقویمم خب ب...
25 اسفند 1389

سلامممممممم

سلامممممم این وبلاگ و برات درست کردم و از الان تا وقتی بیای تو دلم و........برات بنویسم پس خودتو لوس نکن و زودتر بیا تا با هم بتونیم اینجارو پر بارتر کنیم نی نیه لوس مننننن ...
18 اسفند 1389
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی طلا می باشد